۱۳۸۹/۱۰/۰۱

یلدای دوست داشتنی

شب یلدای امسال همه خانواده دور هم جمع بودیم البته به جز پدرم که سفر بود. کلی گفتیم و شنیدیم و حسابی خوش گذشت. مامانم هم که 2 روز پیش تولدش بود با یه هدیه کوچک خوشحال کردم. مامان حسابی زحمت کشیده بود. انار و آجیل و میوه و باسلق و... و سه جور غذا برای شام. که البته تنهایی انجام دادن این همه کار معلومه که کار آسونی نیست. برادرم به شوخی میگفت ایشالا سر سفره سبزی پلو با ماهی شب عید یه نفر به خانواده مون اضافه شده باشه. حالا درسته که در خوش بینانه ترین حالت منظورش از اون یه نفر میتونه بابا باشه که امشب در جمعمان نبود ولی اهه! من غیرتی میشما. چه معنی داره بچه از این حرفا بزنه؟! P;
این هم فال شب یلدای من. حافظ خیلی دوستت دارم :)

یارب این شمع شب افروز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
حالیا خانه برانداز دل و دین منست
تا در آغوش که میخسبد و همخانه کیست
باده لعل لبش کز لب من دور مباد
راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست
دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
باز پرسید خدا را که پروانه کیست
میدهد هر کسش افسونی و معلوم نشد
که دل نازک او مایل افسانه کیست
یا رب آن شاه وش ماهرخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یکدانه کیست
گفتم آه از دل دیوانه حافظ بی تو
زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه کیست
 با اینکه اونی که این فال رو به نیتش گرفتم اینجا نمیاد و اینو نمیخونه ولی خودم که میدونم خیلی حال کردم با این فال.
شب که رسیدم خونه برادرم پیامک زده بود که "خوش تیپ بودیا". عادت ندارم به اینجور عکس العملها. حالا میخواست جواب بدم مگه دیگه شبکه جواب من رو می فرستاد؟! آخرش هم نفرستاد!




۲ نظر:

داستان تکراری گفت...

سلام من از وبلاگ خواهرتون اومدم اینجا. چه هندونه های خوشگلی. فکر کنم بالای صد تومن میوه اینجا هست. بابا قیمتا دیگه یارانه نداره مولظب باشین. به من سر بزنین. من بروزم.

گربه تنها گفت...

سلام از پیش فندق جان میام
امیدوارم سال بعد در کنار خانواده با وجود بزرگ تر ها و هر کسی هم که تو دوست داری تو جمعتون باشه وهمیشه شاد باشین