۱۳۸۹/۰۷/۱۱

خدای اعتماد به نفس

شرکت هر سال یک نمایشگاه کتاب برگزار میکند. امسال با اینکه تازگی رفته بودیم شهر کتاب و چند تا کتاب جدید خریده بودیم، دوباره برای دیدن نمایشگاه رفتم. اسم چند تا کتاب و CD را توی فرم انتخاب کتابها نوشته بودم که سر و کله ی یکی از همکارهایم که ماشا اله مجسمه اعتماد به نفسه پیدا شد. یک نگاه به اسم کتابهای توی لیستم انداخت و بلافاصله انگار که سوژه ی جالبی برای پوززنی پیدا کرده باشه با لحنی تمسخرآمیز گفت: هه! "شوهرآهو خانم" رو نخوندی؟! نصف عمرت برفنا!
منم برای اینکه کم نیارم گفتم چند سالی هست می خوام بخرمش ولی هردفعه پشت گوش انداختم.
بعد از چند روز وقتی یکی از دوستانم ازاو راجع به موضوع کتاب پرسیده بود کاشف به عمل آمد که ایشان فقط 3-4 صفحه از کتاب را مطالعه کرده اند!
من نمیدونم این اعتماد به نفس رو از کجا میارن؟!!!!!
الان که یادم افتاد یک بار بهش گفتم خیلی پر رویی،دلم خنک شد.

۷ نظر:

زرافه خوش لباس گفت...

واقعا...شوهر آهو خانم رو نخوندي؟
خوندي بده من هم بخونم.

ناشناس گفت...

vaghean shoooohar ahooo khanooomo nakhundi???????
nesfe omret bar fanast!!!!!!!!

خدای اعتماد به نفس گفت...

اول : یک اعتراف اینه که من در اون لحظه کتاب سو و شون سیمین دانشور رو با شوهر آهو خانوم اشتباه کردم در واقع من حتی اون 4صفحه رو هم نخوندم!!!
دوم: ولی صادقانه می گم من هیچ وقت "انگار که سوژه ی جالبی برای پوززنی پیدا کرده باشه با لحنی تمسخرآمیز" رو قبول ندارم و متاسفم که برداشت شما اینطور بود.بنظرم توی این جنگل لاک پشت از اون کسایی هستش که آدم می تونه روش به عنوان یک دوست وهمکار خوب حساب کنه.امیدوارم بودم شما هم همین احساسو داشتین
سوم:فردا هم بیای همینه که هست!!!
چهارم:خودتی.آینه،آینه آینه سبیل بابات می چرخه و برو بچه دماغو...

لاکی گفت...

خب حالا که منظورتون سو وشون بود اشکال نداره. چون اونو خوندم و حالا دیگه نصف عمرم بر فنا نیست.
درضمن هنوز هم میشه رو لاک پشت حساب کرد ناامید نشو.

ناشناس گفت...

کاشف:
لاکی دوباره گول نخوری،
چون من قول میدم سووشون هم نخونده، مگر همون چند صفحه ای که تو کتاب فارسی بود...
خدای اعتماد به نفس اگه دوست داری یک کم کوتاه بیا (((((((:

لاکی گفت...

baba base. aslan ham su va shun ham shohare ahoo khanumo migiram midam joftetun bekhunin :P

ناشناس گفت...

اینم کامنت