۱۳۸۹/۰۵/۰۶

پایان نامه

بالاخره دخترخاله هم از پایان نامه اش دفاع کرد. دفاعش کله صبح بود. اونقدر خوابم می آمد که نگو. مامان که در کمال خونسردی تو جلسه دفاعیه چرت زد! خدای من. عاشقشم. توانایی اینو داره که در هر جایی با هر شرایطی بخوابه. هیچ وقت یادم نمیره که تو سینما سر فیلم اخراجیها با کلی صدای توپ و تانک و مسلسل خوابیده بود!
استاد مشاورش که قربانش بروم اینقدر تحویل گرفت که اصلا" تو جلسه دفاعیه حاضر نشد. استاد داور هم که در حین دفاع با بغل دستیش حرف میزد و من گفتم هه! عمرا" بتونه یه ایراد هم بگیره. ولی نگو زبل خان قبلا" نشسته بود مو به مو پایان نامه رو خونده بود و یک ورق A4 پشت و رو کامنت هایش رو نوشته بود.(کاری که کمتر استادها حال دارند انجام بدهند)
خوشبختانه همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد و بالاخره پایان نامه اش پایان یافت.
حالا لاکی مونده و حوضش! پایان نامه من هنوز کلی کار داره و من اصلا" حوصلشو ندارم. نمیدونم بالاخره تموم میشه یا نه؟ من که باورم نمیشه یه روز این لعنتی تموم بشه :(

هیچ نظری موجود نیست: