۱۳۸۸/۰۸/۳۰

دسته گل زودپز

دیشب خیر سرمان خواستیم زودپز جهیزیه مان! را افتتاح کنیم. زودپز مذکور از تکنولوژی خفنی برخوردار بوده و کل کاتالوگ آن هم به زبان غریب و نامانوس آلمانی می باشد! ما هم اصلا" کم نیاوردیم و گفتیم به! ناسلامتی مهندسیم ها ، کار با یک زودپززپرتی که این حرفهارو نداره. بله.....
این ریسک کردن همان و گند زده شدن به کل زار و زندگی در آشپزخانه همان! مصیبت وارده آنقدر عظیم بود که تا نصفه شب داشتیم روغنها و زردچوبه ها را از روی در و دیوار و کابینت با وایتکس می سابیدیم!
خلاصه اومدیم غذامونو زود بپزیم تا دروقت صرفه جویی کرده باشیم، اونقدر کار واسمون تراشید که نصفه شب رفتیم خوابیدیم و کم خوابی گرفتیم!

۱ نظر:

زرافه خوش لباس گفت...

مهندس هم كه باشي بايد ثابت مي كردي تازه عروسي ديگه!