۱۳۸۹/۰۶/۰۴

دوباره خورشید

من که 100 سال یک بار میرم فیس بوک، یک روز کاملا" اتفاقی تو فیس بوک دیدم که کانون خورشید* یک نمایشگاه عکس از برنامه های 10 سال گذشته اش گذاشته، اونم کجا؟ توی یک نگارخانه دم خونه ی ما. من که 3 سال میشه دیگه برنامه های خورشید رو نرفتم و 2 سالی هم میشه که شروین و بچه ها رو ندیدم، با کلی ذوق با "ر" پامیشم میرم که این نمایشگاه رو ببینم. شروین که کلی از دیدن ما تعجب کرده بود خیلی گرم از ما استقبال کرد. میگفت شما شهدای اسکاندیناوی خورشیدین! بقیه بچه ها هم خیلی از دیدن ما دراونجا تعجب کرده بودند آخه فکر میکردند ما هنوز ایران نیومدیم. نمایشگاه خوبی بود و عکسهای جالبی داشت. از کویر مرنجاب و میمند گرفته تا غار دانیال و دماوند و خیلی جاهای دیگه. این نمایشگاه انگیزه ای شد تا دوباره در برنامه های خورشید شرکت کنم. (همین کانون خورشید بود که باعث ازدواج ما شد!)

*کانون خورشید: موسسه فرهنگی پژوهشی خورشید راگا- که  شروین وکیلی از موسسین آن است.

۱ نظر:

زرافه خوش لباس گفت...

اول پستت مي خواستم همين جمله را در نظرم بنويسم كه آخر پستت رسيدم بهش.
همین کانون خورشید بود که باعث ازدواج ما شد!)


اميدوارم اين كانون با اشعه خورشيدي باعث گرمي بين شما و دوستانتون بشه.
من هم كه فعاليت هايش رو از دور مي ديدم دوستش داشتم.