۱۳۸۹/۱۰/۰۸

دندون طلا

از وقتی که یادم می آید درراه رفتن به دندانپزشکی بوده ام. حالا خدا رحم کرده که 32 تا دندان بیشتر ندارم! ولی الان حاضرم همه دندانهایم را یکجا بکشم و یک ردیف کامل دندان مصنوعی بخرم و خلاص :)
بچه که بودم چند تا از پیرزنهای فامیل بعضی دندانهایشان روکش طلا داشت. با دیدن آنها یاد آدمهای بدجنس توی کارتونها می افتادم! شاید این دندانهای طلا هم راه حل مناسبی باشد!
دندانپزشکی که نزدیک ده سال است پیشش میروم می گوید جنس دندانهایت خیلی جالب است. به محض اینکه آن ابزار دلخراش که نمیدانم اسمش مته است یا چیز دیگر را نزدیک دندانم می آورد به گفته خودش دندانم مثل پنبه برش میخورد! چندبار هم از من پرسیده شبها شکلات میخوری و در همان حال خوابت میبرد؟!
یک چیز دیگر را هم فهمیده ام. این که این همه میگویند شیر مادر برای دندانهای کودک مفید است و از این حرفها همه اش کشک است. من از خواهر و برادرم خیلی بیشتر شیر مادر خورده ام. ولی جنس دندانهایم از هردویشان افتضاح تر است.
نمیدانم با این روند که پیش می رود تا چند سال دیگر یک دندان سالم در دهانم پیدا می شود یا نه!

۳ نظر:

زرافه خوش لباس گفت...

از خودم ياد بگير با شير خشك چه دندونهاي تيزي دارم. چنگال و پنگال رو كه ديگه نگووووووووو...

ملودی گفت...

سلام

من خیلی وقت بود از دنیای وبلاگ فاصله گرفته بودم... یادش بخیر در دوران جوانی وبلاگ می نوشتم

خلاصه دوباره من رو معتاد وبلاگ خوندن کردی ها!

( راستی اون کسی که در مورد پست فریدا نظر دارده بود ناشناس نبوده من بودم!)

داستان تکراری گفت...

سلام خوبین؟ اتفاقا منم به دکترم گفتم همه شو بکش یه ردیف مصنوعی بذار گفت اون درد سرش بیشتره. همه مون با این مشکل دست به گریبانیم حتی توکای مقدس!